حمیده بیگی
چکیده
هدف: بهرهگیری از سرمایهها و مواریث بومی محلی استان گیلان به عنوان عامل مؤثر در تنوعبخشی جاذبههای گردشگری ورزشی، رونق اقتصادی و اشتغالزایی و تعیین اولویتهای راهبردی توسعه گردشگری ورزشی است.روششناسی: در پژوهشی کاربردی و به روش توصیفی تحلیلی، عرضهداشتهای ورزشی بومی محلی استان گیلان شناسایی و سپس ...
بیشتر
هدف: بهرهگیری از سرمایهها و مواریث بومی محلی استان گیلان به عنوان عامل مؤثر در تنوعبخشی جاذبههای گردشگری ورزشی، رونق اقتصادی و اشتغالزایی و تعیین اولویتهای راهبردی توسعه گردشگری ورزشی است.روششناسی: در پژوهشی کاربردی و به روش توصیفی تحلیلی، عرضهداشتهای ورزشی بومی محلی استان گیلان شناسایی و سپس عوامل تأثیرگذار درونی و بیرونی بر توسعه گردشگریورزشی جمعآوری گردیدند. ضمن مصاحبه با 10 نفر از متخصصان گردشگریورزشی و نیز توزیع پرسشنامه در بین 134 نفر از متخصصان و گردشگران ورزشی استان گیلان که بر اساس نمونهگیری هدفمند دردسترس و گلوله برفی انتخاب گردیدند، مهمترین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید انتخاب شدند و استراتژیها در چهار گروه ماتریس SWOT تدوین گردید.در نهایت با استفاده از مقایسات زوجی در روش تحلیل سلسلهمراتبی AHP، استراتژیها مقایسه و رتبهبندی شدند.یافتهها: مهمترین نقاط قوت توسعه گردشگری ورزشی استان، موقعیت جغرافیایی و جاذبههـای متنوع طبیعی و ورزشهای کهن بومی محلی هستند و کمبود زیرساختهای گردشگری ورزشی و فقدان همکاری لازم میان سازمانهای متولی و جامعه محلی مهمترین نقاط ضعف آن به شمار میروند. اشتغـالزایی و احیاء و زنده نگاه داشتن سرمایههـا و مواریث بومی محلی گردشگری ورزشی، مهمترین فرصت و از بین رفتن و به فراموشی سپردن آداب و رسوم فرهنگی و نیز تخریب تدریجی منابع طبیعی مهمترین تهدید گردشگری ورزشی استان از منظر جامعه آماری گزارش گردید.نتیجهگیری:عرضهداشتهای بومی محلی گردشگری ورزشی استان گیلان به عنوان سرمایهفرهنگی و اجتماعی دارای کارکرد فزاینده و رو به رشد درونگرا و برونگرا در سطح خرد و کلان بوده، لیکن تاکنون بهره گیری درخوری از آنها به عمل نیامده است. به منظور برنامهریزی و عملیاتی نمودن طرحهای آتی توسعه گردشگری ورزشی استان و استفاده از این سرمایه ها، اولویت راهبردی برگزیدۀ اول، راهبرد تدافعـی است که در آن بر رفع آسیبپذیری منطقه مورد پژوهش و استفاده از راهکـارهای تأثیرگذار تأکید میگردد.
میثاق حسینی کشتان؛ مهدی تقی زاده؛ شهرام عبدی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای تحلیل ساز و کار فرهنگسازی رفتار هواداری در استادیومهای فوتبال ایران بود.روششناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها میدانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان معاونت فرهنگی و توسعه اداره کل ورزش و جوانان استانهای کشور و همچنین ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای تحلیل ساز و کار فرهنگسازی رفتار هواداری در استادیومهای فوتبال ایران بود.روششناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها میدانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان معاونت فرهنگی و توسعه اداره کل ورزش و جوانان استانهای کشور و همچنین رئیس، نایب رئیس و دبیران هیاتهای فوتبال استانهای کشور و در نهایت مدیران فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران و سازمان لیگ بودند (۱۶۹ نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 54 گویهای بود که در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی جهت ارزیابی روایی محتوایی و صوری از کارشناسان ورزش فوتبال (۵ نفر) و اساتید مدیریت ورزشی (۵ نفر) نظرخواهی و تایید شد و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ (۸۸/۰=ɑ) بدست آمد.یافتهها: در رابطه با ابعاد و اولویت سازههای مدل، نتایج حاکی از آن بود که اولویت سازهها به ترتیب شامل فرهنگسازی نظام مند، تأمین امکانات و خدمات، توسعه فرهنگ استادیوم، تقسیم کار بین سازمانی، نظارت و کنترل سیستمی، رفتارسازی هواداری، ظرفیتسازی فرهنگ رویداد، هماهنگی بین بخشی و فرابخشی و تعیین نقش ذینفعان بودند.نتیجهگیری: با شناخت مدل فرهنگسازی رفتار هواداری میتوان به نوعی به دستهبندی جدیدی دست یافت که مبتنی بر مطالعات پیشین، تجارب مدیران و ادراک متخصصان حوزه مدیریت ورزشی است. این مدل، چارچوبی مناسب برای مطالعات آتی در حوزه توسعه فرهنگ استادیومهای فوتبال است و میتواند مبنای عمل قرار گیرد، زیرا شناختی جامع بر پایه شناسایی عوامل کلیدی و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر پدید میآورد و قابلیت ارزیابی مستمر را ایجاد میکند و میتواند دیدگاه جامعی را در اختیار مسئولان و برنامهریزان قرار دهد.
محمد گلچین؛ مرتضی رضایی صوفی؛ لقمان کشاورز
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش ورزش در تحقق ارزشهای استراتژیک اسلامی بود.روششناسی: پژوهش از نوع کیفی و با رویکردهای هرمنوتیک و پدیدارشناسی انجام شد. دادهها با بررسی آیات قرآن، احادیث معتبر و اسناد استراتژیک ورزش کشور گردآوری شدند. سپس به روش نمونهگیری نظری با 46 نفر از متخصصان حوزه، دانشگاه و مدیران ورزش مصاحبه ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش ورزش در تحقق ارزشهای استراتژیک اسلامی بود.روششناسی: پژوهش از نوع کیفی و با رویکردهای هرمنوتیک و پدیدارشناسی انجام شد. دادهها با بررسی آیات قرآن، احادیث معتبر و اسناد استراتژیک ورزش کشور گردآوری شدند. سپس به روش نمونهگیری نظری با 46 نفر از متخصصان حوزه، دانشگاه و مدیران ورزش مصاحبه نیمهساختار یافته عمیق تا رسیدن به اشباع نظری، به عمل آمد. تحلیل دادهها به صورت استقرایی و با رویکرد کاهش گرایی انجام شد. اعتبار پژوهش از نظر شاخصهای باورپذیری، قابل دفاع بودن و اطمینان پذیری مورد تایید واقع گردید.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان دادند؛ ورزش ظرفیت بالایی در تحقق ارزشهای استراتژیک اسلامی، در سلسله مراتب ارزشها، از ارزشهای حیات دنیا (اقتصاد و معیشت، سلامت، امنیت)، فردی (تعلیم و تربیت اسلامی)، اجتماعی (حفظ نظام اسلامی، عزت اسلام و مسلمین، عدالت، اصلاح، احسان، توسعه) تا ارتباط با خدا (ایمان) را دارد.نتیجهگیری: معرفی ظرفیت ورزش در ارزش آفرینی در جامعه و تحقق ارزشهای استراتژیک اسلامی، میتواند آن را به یکی از پدیدههای استراتژیک برای نظام جمهوری اسلامی تبدیل کند؛ تا در برنامههای آینده کشور نظیر برنامه هفتم توسعه و گام دوم انقلاب، ورزش به جایگاه شایسته خود دستیابد.
مریم رهبر؛ فریبا عسکریان؛ حسین راغفر؛ مرجان صفاری
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی مدل سیستم توسعه استعداد ورزشی در ایران بود.روششناسی: در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از نمونهگیری گلولهبرفی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 16 نفر از نخبگان آگاه به موضوع استفاده شد. دادههای به دست آمده، به روش کدگذاری نظریه مبنایی با رویکرد ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی مدل سیستم توسعه استعداد ورزشی در ایران بود.روششناسی: در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از نمونهگیری گلولهبرفی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 16 نفر از نخبگان آگاه به موضوع استفاده شد. دادههای به دست آمده، به روش کدگذاری نظریه مبنایی با رویکرد ساختگرا که توسط چارمز (2006) معرفی شده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به این ترتیب کدگذاری در دو مرحله کدگذاری اولیه و متمرکز انجام شد. سپس از کدگذاری نظری برای فرم بخشیدن به کدهای متمرکز استفاده شد. بازرسی ادواری اطلاعات و کدهای به دست آمده به جهت اطمینان از صحت آنها توسط محقق انجام گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد مدل سیستم توسعه استعداد ورزشی در ایران دارای چهار بخش ورودی (منابع انسانی متخصص، منابع مالی و منابع زیرساختی)، پردازش (چهار فرآیند شامل مدیریت استعداد، رقابت، آموزش، رویکرد علمی و سه دسته الزامات شامل حمایت استعداد، ساختار کارآمد، هماهنگی و ارتباطات نهادی)، خروجی (کسب موفقیتهای ملی و بینالمللی، توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای، کسب نتایج مالی و تشکیل خزانه استعداد) و بازخور (نظام کنترل و ارزیابی) میباشد.نتیجهگیری: برای پیادهسازی سیستم توسعه استعداد در ورزش کشور 15 فاکتور کلیدی در قالب چهار حلقه سیستم باید مورد نظر قرار گیرد. درک اهمیت هریک از این حلقهها تا حدی مهم است که با ایجاد کوچکترین مشکل در هر یک از آنها، حلقههای دیگر هم دچار مشکل خواهد شد.
سید عبدالمجید جلائی؛ محمد حسین امجدی
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق بررسی جایگاه هزینههای ورزشی در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی، برآورد تقاضای ورزش و محاسبه کشش درآمدی است.روششناسی: برای این منظور با استفاده از اطلاعات هزینه-درآمد خانوار سال 1396، ابتدا وضعیت هزینههای ورزشی بر اساس ویژگیهای اقتصادی اجتماعی خانوار بررسی و سپس با استفاده از مدل توبیت، تقاضای ورزش برآورد گردید.یافتهها: ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق بررسی جایگاه هزینههای ورزشی در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی، برآورد تقاضای ورزش و محاسبه کشش درآمدی است.روششناسی: برای این منظور با استفاده از اطلاعات هزینه-درآمد خانوار سال 1396، ابتدا وضعیت هزینههای ورزشی بر اساس ویژگیهای اقتصادی اجتماعی خانوار بررسی و سپس با استفاده از مدل توبیت، تقاضای ورزش برآورد گردید.یافتهها: نتایج بیانگر سهم بسیار ناچیز 15/0 و 27/0 درصد هزینههای ورزشی از کل هزینههای خانوارهای روستایی و شهری است. نتایج برآورد مدل نشان میدهد افزایش درآمد، باسوادی سرپرست خانوار و میانگین سنی فرزندان جوان خانوار باعث افزایش هزینههای ورزشی خواهد شد. در حالی که افزایش سن سرپرست خانوار و افزایش اعضای خانوار تأثیر منفی بر هزینههای ورزشی دارد. بر اساس برآورد صورت گرفته کشش درآمدی هزینههای ورزشی برابر 1/1 میباشد که به معنی لوکس بودن ورزش در بین خانوارهاست.نتیجهگیری: با توجه به لوکس بودن ورزش برای خانوارهای ایرانی، نقش نهادهای دولتی در ایجاد زیرساختها و افزایش مشارکت ورزشی به منظور ارتقاء سلامت جامعه، تعیینکننده است. بر این اساس خانوارهای کمدرآمد، خانوارهای با سرپرست بیسواد، بازنشستگان و روستاییان میبایست مورد توجه جدی برنامهریزان و سیاستگذاران بخش ورزش کشور قرار بگیرند.
رحمان محمدی؛ شهاب بهرامی؛ حسین عیدی
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش طراحی مدل دامپینگ و استراتژی ضد دامپینگ در بازار ورزش ایران بود.روششناسی: روش آن از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارشناسان تولیدکننده ورزشی، واردکنندگان محصولات ورزشی، اساتید اقتصاد، مدیریت و بازاریابی ورزشی بودند که نمونه آماری (229 نفر) به صورت دردسترس ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش طراحی مدل دامپینگ و استراتژی ضد دامپینگ در بازار ورزش ایران بود.روششناسی: روش آن از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارشناسان تولیدکننده ورزشی، واردکنندگان محصولات ورزشی، اساتید اقتصاد، مدیریت و بازاریابی ورزشی بودند که نمونه آماری (229 نفر) به صورت دردسترس انتخاب شدند. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط صاحبنظران (13 نفر)، تائید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (979/0) و پایایی ترکیبی محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و برازش مدل از مدلسازی معادلات ساختاری و با نرمافزار PLS3 و SPSS24 استفاده شده است.یافتهها: نتایج نشان داد که استراتژی دامپینگ بر نتایج دامپینگ برای کسب و کار (786/0) و پیامدهای دامپینگ در بازار ورزش (545/0) اثر معنیداری دارد. استراتژی قیمتگذاری، تحولات بازار، صادرات و واردات در بازار، عرضه و تقاضا در بازار و رقابت در بازار نیز به ترتیب (415/0)، (355/0)، (225/0)، (198/0) و (768/0) دارای اثر معنیداری بر ظرفیت بازار برای دامپینگ بود. همچنین عامل شبکه اطلاعات بازار، ظرفیت بازار برای دامپینگ، فرهنگ خرید به ترتیب (158/0)، (564/0) و (699/0) اثر معنیداری بر تمایل به کاربرد دامپینگ داشتند. اثر متغیر تمایل به کاربرد دامپینگ نیز بر استراتژی دامپینگ معنیداری بود (716/0).نتیجهگیری: بنابراین بر پایه این مدل، میتوان به ارزیابی ابعاد قیمت شکنی در بازار کالاهای ورزشی پرداخت و همچنین اطلاعات علمی در زمینه اقدامات ضد دامپینگ را که باید سازمان برای جلوگیری از ایجاد قیمتشکنی در بازار کالاهای ورزشی از نظر توسعه مدیریتی انجام دهد، فراهم سازد.
حمیدرضا گوهررستمی؛ مهدی محمدزادگان؛ سمانه نظری
چکیده
هدف: هدف از پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر کیفیت فرایند ساخت استادیومهای فوتبال کشور است. روش شناسی: روش تحقیق؛ توصیفی– پیمایشی با هدف کاربردی بود. جامعه آماری الف) مدیران و کارشناسان شرکت نگهداری و توسعه اماکن و فضاهای ورزشی ب) پیمانکاران و مهندسان پروژههای عمرانی ورزشی، ج) مدیران هیأتهای فوتبال استانها و د) مدیران ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر کیفیت فرایند ساخت استادیومهای فوتبال کشور است. روش شناسی: روش تحقیق؛ توصیفی– پیمایشی با هدف کاربردی بود. جامعه آماری الف) مدیران و کارشناسان شرکت نگهداری و توسعه اماکن و فضاهای ورزشی ب) پیمانکاران و مهندسان پروژههای عمرانی ورزشی، ج) مدیران هیأتهای فوتبال استانها و د) مدیران و کارشناسان معاونت مدیریت منابع ادارات کل ورزش و جوانان کشور بودند. نمونهگیری به صورت هدفمند و در دسترس از استانهای کشور انتخاب شد (127 نفر). ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته براساس کتابچه راهنمای کیفیت استادیوم یوفا اخذ شد. روایی پرسشنامه با نظر کارشناسان و متخصصان مورد بررسی و از روش آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامهها محاسبه و تأیید شد (90/0). همچنین از آزمون کالموگراف اسمیرنف، فریدمن و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.یافته ها: براساس نتایج، عوامل طراحی (95/0)، سایت و مکان (89/0)، استفادهکنندگان (89/0)، استراتژی تدارکات (85/0)، نصب و تجهیزات (80/0) و ساختار (63/0)، به ترتیب در فرایند ساخت استادیومها، اثرگذار و دارای اهمیت است. همچنین در آزمون فریدمن، ترتیب اولویت براساس میانگین رتبه برقرار و بین اولویت این عاملها تفاوت معنیداری بود.نتیجه گیری: به طور کلی، دامنهای از عوامل مختلف انسانی، ساختاری، برنامه ای و کالبدی در قالب استفادهکنندگان، استراتژیها، طراحی، تجهیزات و غیره به عنوان عوامل اثرگذار بر کیفیت ساخت استادیومها مطرح هستند. ازطرفی، مفهوم کیفیت و مدیریت کیفیت بعنوان رویکردی سیستمی بوده، ازاینرو عوامل فوق میتوانند در فرایندهای برنامهریزی تا ساخت، راهنمایی جامع برای طراحی و ایجاد استادیومهای با کیفیت در کشور باشد.
پورشات جعفری؛ علی فهیمی نژاد؛ باقر مرسل؛ سید مصطفی طیبی ثانی
چکیده
هدف: تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی نیازهای توسعه لجستیک معکوس در رویدادهای ورزشی انجام گرفته است.روششناسی: تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات امیخته بود. جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان حوزه مدیریت ورزشی بودند که در خصوص موضوع پژوهش تحقیق تجربه و آگاهی لازم مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی تحقیق شامل ...
بیشتر
هدف: تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی نیازهای توسعه لجستیک معکوس در رویدادهای ورزشی انجام گرفته است.روششناسی: تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات امیخته بود. جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان حوزه مدیریت ورزشی بودند که در خصوص موضوع پژوهش تحقیق تجربه و آگاهی لازم مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی تحقیق شامل برخی مدیران رویدادهای ورزشی کشور، روسای فدراسیون های ورزشی فعال در برگزاری رویدادهای ورزشی و همچنین برخی اساتید دانشگاهی خبره و آگاه به موضوع تحقیق بودند. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه ساختارمند در بخش کیفی و پرسشنامه محقق ساخته در بخش کمی بود که با توجه به اهداف و روش تحقیق، طراحی گردیده بود.یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که 6 نیاز فرهنگی، فنی، مدیریتی، سیاسی، انسانی و بین المللی به عنوان نیازهای توسعه لجستیک معکوس در رویدادهای ورزشی مشخص می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که نیازهای فرهنگی با نمره نرمال 451/0 مهمترین نیاز توسعه لجستیک معکوس در رویدادهای ورزشی می باشد.نتیجهگیری: توجه به مسائل فرهنگی در جهت توسعه لجستیک معکوس یکی از نیازهای مهم در رویدادهای ورزشی می باشد. این مساله توجه به تحول فرهنگی جهت بهره گیری از لجستیک معکوس را بازگو می نماید.
پوریا عنایتی؛ سعید تابش؛ حسین زارعیان
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل ارتباط تفکر استراتژیک با پیچیدگی ساختار سازمانی کارشناسان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران در سال 1397 میباشد.روششناسی: تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و ازلحاظ هدف کاربردی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کارشناسان وزارت ورزش و جوانان (320=N) بوده که از این تعداد (175=n) نفر بر اساس جدول مورگان ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل ارتباط تفکر استراتژیک با پیچیدگی ساختار سازمانی کارشناسان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران در سال 1397 میباشد.روششناسی: تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و ازلحاظ هدف کاربردی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کارشناسان وزارت ورزش و جوانان (320=N) بوده که از این تعداد (175=n) نفر بر اساس جدول مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند که پس از توزیع و جمعآوری 210 پرسشنامه، تعداد 175 پرسشنامه به صورت صحیح جمعآوری شد. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه استاندارد پیچیدگی رابینز (1987) و پرسشنامه تفکر استراتژیک شاخصهای مدل لیدکا (1988) بود. روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید تربیتبدنی و علوم ورزشی تأیید شد، جهت بررسی روایی سازه پرسشنامهها از روش تحلیل عامل تأییدی و جهت آزمون کفایت تعداد نمونهبرداری از شاخص KMOو آزمون کرویت بارتلت استفاده شد. پایایی پرسشنامه تفکر استراتژیک با استفاده از آلفای کرونباخ 81/0 و پایایی پرسشنامه پیچیدگی 77/0 محاسبه شد.یافتهها: در سازه تفکر استراتژیک بیشترین بار عاملی (90/0) مربوط به مؤلفه تفکر در طول زمان و کمترین بار عاملی (55/0) مربوط به مؤلفه نگرش سیستمی میباشد؛ در سازه پیچیدگی ساختار سازمانی بیشترین بار عاملی (72/0) مربوط به مؤلفه تفکیک عمودی و کمترین بار عاملی (58/0) مربوط به مؤلفه تفکیک افقی میباشد. همچنین ضریب استاندارد مسیر تأثیر تفکر استراتژیک بر روی پیچیدگی ساختار سازمانی 41/0 میباشد که مقدار آماره t به دست آمده (33/4) میباشد.نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق کارشناسان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران میتوانند با شناخت بهتر مؤلفههای تفکر استراتژیک و درک ارتباط آنها با پیچیدگیهای ساختار سازمان، پیچیدگی ساختار سازمانی را کاهش دهند و با کاهش پیچیدگی ساختار سازمانی کارایی و انعطاف سازمان را بالا ببرند.
ناهیده جباری کوچمشکی؛ سید مهدی آقاپور؛ رحیم رمضانی نژاد
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر تدوین الگوی معانی ذهنی زنان از زیبایی اندام در باشگاههای ورزشی بود.روششناسی: روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریهپردازی داده بنیاد بود. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نظریهی دادهبنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس و کوربین) مورد تحلیل قرار گرفت ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر تدوین الگوی معانی ذهنی زنان از زیبایی اندام در باشگاههای ورزشی بود.روششناسی: روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریهپردازی داده بنیاد بود. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نظریهی دادهبنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس و کوربین) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی 1998 ارائه شد. نمونهگیری به روش نمونهگیری نظری بود و با بهرهمندی از تکنیکهای هدفمند (قضاوتی) و گلولهبرفی (زنجیرهای) انجام شد. که بر مبنای آن 50 مصاحبه با مشتریان زن باشگاههای ورزشی شهر تهران صورت گرفت.یافتهها: در این پژوهش، افزایش فرصتهای ازدواج و ارتباط با جنس مخالف، جبر اجتماعی، جلب توجه در فضایمجازی، تغییرات فرهنگی درسرمایه جنسی، مدگرایی و اختلاف نسلی به عنوان شرایط علّی، فشار نقش، مقایسه اجتماعی، هراس برچسبهای اجتماعی و آگاهی از نگاه دیگران نسبت به خود بهعنوان شرایط مداخلهگرکشف شد .همچنین سرکوبی احساسات، رسانه و اثرات آن و شبیهسازی خود با دیگران بهعنوان شرایط زمینهای در نظر گرفته شد. مدیریت پوشش زنان، تلاش بر استخراج نظرات دیگران در مورد تاثیر ورزش بر زیبایی و اظهارات و نمودهای رفتاری در زمینه زیبایی بهعنوان استراتژیها و پیامدهای فرهنگی و اخلاقی، روانی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای اجتماعی نیز به عنوان پیامدها یافت شد. در نهایت موفقیت فردی در اجتماع، زیبایی ظاهری و جلب توجه در محیطهای اجتماعی به عنوان هسته مرکزی الگوی استخراج شد.نتیجهگیری: فرهنگ حاکم بر تصویر بدنی جامعه زنان حاکی از بازنمایی مد و رسانه در اشکال بدنی است که در آن تجاریسازی و مصرفگرایی هسته مرکزی توجه به جسم است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود به مولفههای شکلدهی الگوی معانیذهنی زنان از زیبایی اندام به منظور طراحی الگوی متناسب با فرهنگ سلامت توجه شود.
محمدرضا برومند؛ محمد پورکیانی؛ علی افروزه
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی اثر تکنولوژی واقعیت مجازی بر خلق دورحضوری و تجربه غرقه و اثر آنان بر نگرش به برند و قصد خرید مشتریان محصولات ورزشی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهشهای نیمه تجربی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. حجم نمونه با نرمافزار جی پاور، ۳۶ نمونه تعیین شد که به صورت در دسترس و تصادفی از دانشجویان ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش شناسایی اثر تکنولوژی واقعیت مجازی بر خلق دورحضوری و تجربه غرقه و اثر آنان بر نگرش به برند و قصد خرید مشتریان محصولات ورزشی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهشهای نیمه تجربی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. حجم نمونه با نرمافزار جی پاور، ۳۶ نمونه تعیین شد که به صورت در دسترس و تصادفی از دانشجویان دانشگاه تهران که با این برند نورثفیس آشنایی داشتند، انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامه شفافیت تصویر کلر و بلاک (۱۹۹۷) تجربه غرقه کیم و کو (۲۰۱۹)، پرسشنامه نگرش به برند هومر (۱۹۹۰) و همچنین پرسشنامه قصد خرید کانگ، لی و نامکونگ (۲۰۱۸) بود. همچنین برای ایجاد تجربه واقعیت مجازی از دستگاه عینک واقعیت مجازی برند کویلو استفاده شد. از طرفی پس از جستجو در فیلمهای تبلیغاتی سه بعدی، کلیپ سه بعدی تبلیغ پوشاک کوهنوردی برند ماموت انتخاب شد. روش اجرا بدین صورت بود که نمونهها پس از مشاهده تبلیغ به صورت واقعیت مجازی، پرسشنامههای مذکور را تکمیل کردند. در نهایت برای تحلیل دادههای پژوهش از معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس ۳ استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد، واقعیت مجازی در صورتی که شفافیت و غنای تصویر مناسب باشد منجر به دورحضوری و خلق تجربه غرقه می شود. تجربه غرقه منجر به تغیرر نگرش و در نهایت بر قصد خرید مشتریان اثر میگذارد.بحث و نتیجهگیری: بهطو کلی نتایج نشان داد تکنولوژی واقعیت مجازی ابزار مناسبی برای بازاریابان است تا بتوانند تجربههای غرقه و نزدیک به واقعیت را برای مشتریان ممکن سازند. امروزه تکنولوژی واقعیت مجازی به خانهها راه پیدا کردهاند، بنابراین فرصت ارزشمندی برای بازاریابان است تا تجربه را از خانه برای مشتریان فراهم کنند. همچنین فروشگاههای ورزشی نیز میتوانند با تجهیز فروشگاه به واقعیت مجازی و همچنین اضافه کردن محرکهای حسی، غنا و شفافیت محتوای واقعیت مجازی، اثربخشی آن را افزایش دهند.
مهران سرداری؛ هاشم کوزه چیان؛ محمد احسانی؛ مجتبی امیری
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش طراحی مفهومی برای تحلیل بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدی ورزش کشور بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (مدیران شرکت ها، اساتید دانشگاه و ...) و جامعه اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد، صفحات رسانه ای و ...) بود. نمونه گیری به ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش طراحی مفهومی برای تحلیل بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدی ورزش کشور بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (مدیران شرکت ها، اساتید دانشگاه و ...) و جامعه اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد، صفحات رسانه ای و ...) بود. نمونه گیری به تعداد قابل کفایت بر مبنای رسیدن به اشباع نظری به صورت قضاوتی انجام شد (21 نفر، 44 سند). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه های اکتشافی نظامند بود. روایی ابزار براساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تایید گردید. جهت تحلیل داده ها از روش کدگذاری چندمرحله ای با رویکرد تحلیل ماتریسی و سیستمی استفاده شد.یافتهها: چارچوب پژوهش حاصل از کدگذاری شامل سه سطح بود. کدگذاری مرحله اول براساس ماهیت ساختاری مولفه ها انجام گرفت و شامل جامعه، بازار، مدیریت، تجاری، مصرف و تعامل بود. کدگذاری مرحله دوم براساس نقش بود و شامل محیط، شرکت و مشتری تعیین گردید. کدگذاری سطح سوم نیز براساس ماهیت پارادایمی مولفه ها انجام گرفت و شامل مفروضات و ارزش ها، مسئولیت ها و هنجارها، چالش ها و مسائل، استراتژی ها و راهکارها و نتایج و پیامدهای بازاریابی اخلاقی بود. نتیجهگیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت ترویج بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدات ورزشی در سطوح، ابعاد و مراحلی مختلفی قابل انجام است. از این رو با بازنگری ارزش ها و هنجارها بهتر میتوان به اتخاذ استراتژی ها، رفع چالش ها و تشخیص ملاحظات پرداخت تا به پیامدهای مطلوب در هر سه حوزه مشتری، شرکت و محیط دست پیدا کرد.