مجبوبه روزبهانی؛ فاتح فرازیانی؛ حیدر حسینی؛ زینب دهویی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر استفاده از جادههای سلامت برای گذران اوقات فراغت به روش دادهبنیاد بود.روششناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ روش جمعآوری دادهها کیفی با رویکرد دادهبنیاد بود. جامعه آماری شامل تمام مدیران ورزش شهرداری و اداره ورزش و جوانان شهر بابک کرمان بود که تعداد آنها بیش از 30 نفر ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر استفاده از جادههای سلامت برای گذران اوقات فراغت به روش دادهبنیاد بود.روششناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ روش جمعآوری دادهها کیفی با رویکرد دادهبنیاد بود. جامعه آماری شامل تمام مدیران ورزش شهرداری و اداره ورزش و جوانان شهر بابک کرمان بود که تعداد آنها بیش از 30 نفر بودند و نمونهگیری به شیوه گلوله برفی تا 15 نفر ادامه یافت تا پژوهش به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش، مصاحبه با سوالات نیمهساختاریافته بود. اعتبار ابزار پژوهش از طریق اعتمادپذیری، تأییدپذیری، وثوق و انتقالپذیری و پایایی آن به روش ضریب پی اسکات بررسی و تأیید شد. جهت تحلیل اطلاعات از روش دادهبنیاد استراوس-کوربین و کدگذاری سیستماتیک (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد.یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که بهترین راهحل با توجه به الگوی داده بنیاد پژوهش، دارای هفت عامل در سه شرایط علّی، مداخلهگر و زمینهای و 37 مؤلفه مرتبط با کل الگو است که شامل عوامل مرتبط با ورزش ویژه بانوان، اجتماعی، محیط ورزشی، توصیههای رفتاری، تبلیغات، آگاهی دادن و عوامل انگیزشی بود.نتیجهگیری: افزایش استفاده از جادههای سلامت برای گذران اوقات فراغت مستلزم بهبود زیرساختها، تبلیغات موثر، ارتقای آگاهی عمومی و ایجاد انگیزههای مالی و غیرمالی است. پیشنهاد میشود سیاستگذاران و مدیران شهری با برنامهریزی هدفمند و ارتقای کیفیت خدمات، مشارکت عمومی را افزایش دهند.
حسین زکی زاده؛ نیما ماجدی؛ مهدی نادری نسب
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه ساختار حرفهای برای سازمانهای ورزشی مبنی بر نظریه داده بنیاد بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل سیستماتیک میباشد. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (مدیران سابق سازمان تربیت بدنی، مدیران و روسای حال حاضر و سابق کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان) و جامعه ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه ساختار حرفهای برای سازمانهای ورزشی مبنی بر نظریه داده بنیاد بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل سیستماتیک میباشد. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (مدیران سابق سازمان تربیت بدنی، مدیران و روسای حال حاضر و سابق کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان) و جامعه اطلاعاتی بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری به صورت غیراحتمالی هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب گردید (17 نفر و 29 سند). روایی ابزار با استفاده از روشهای رواییسنجی کیفی مطلوب ارزیابی شد (روایی محتوایی، ضریب کاپا (792/0)). برای تحلیل دادهها از رویکرد سیستماتیک در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است.یافتهها: نهایتا 18 مقوله اصلی (محیط داخلی و خارجی، فرهنگ سازمانی، ساختار حرفهای، دستورالعملهای اجرایی، بوروکراسی اداری، مداخله مدیران، میزان کنترل، منابع انسانی و مالی، فناوری، آمادگی کارکنان، زیرساختها، استانداردسازی امور، ابراز نظر ازادانه، بهبود کیفیت ارتباطات، تفویض اختیار، بهرهوری، بهبود تصمیمگیری و بهبود عملکرد ورزشی) و 22 مفهوم استخراج شد.نتیجهگیری: مقوله ساختار حرفهای در طراحی سازمانهای ورزشی از اهمیت بهسزایی برخوردار است و دارای جنبههای مختلفی میباشد. همچنین با استفاده از این مدل، میتوان انتظار توسعه ساختار حرفهای سازمانهای ورزشی در ایران را داشت.
محمد صادق افروزه
چکیده
هدف: هر جامعه علاوه بر دو نوع جنس مرد و زن شامل بخشهای دیگری است که دچار اختلالات جنسی هستند که بر مشارکت آنان در ورزش موثر میباشد، بنابراین هدف این تحقیق شناسایی موانع مشارکت افراد تراجنسیتی در ورزش است.روششناسی: این تحقیق به روش کیفی و به شیوه گلیسر استفاده شد که شامل دو بخش بود. بخش اول شامل مصاحبههای نیمه ساختار یافته ...
بیشتر
هدف: هر جامعه علاوه بر دو نوع جنس مرد و زن شامل بخشهای دیگری است که دچار اختلالات جنسی هستند که بر مشارکت آنان در ورزش موثر میباشد، بنابراین هدف این تحقیق شناسایی موانع مشارکت افراد تراجنسیتی در ورزش است.روششناسی: این تحقیق به روش کیفی و به شیوه گلیسر استفاده شد که شامل دو بخش بود. بخش اول شامل مصاحبههای نیمه ساختار یافته با (13 = n نفر) از افراد با مشکلات جنسیتی و آفراد آگاه در این حوزه بود که دادهها با روش استقرای منطقی در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. بخش دوم مطالعه نیز شامل اولویتبندی نتایج به روش ISM بود که توسط نخبگان صورت گرفت.یافتهها: نتایج کدگذاری نشان داد که نه مولفه و 19 مقوله حاصل مصاحبهها بود که شامل شرم بدنی، هراس پوشش در قالب مولفه خود پنداره بدنی، مقولههای پذیرش اجتماعی، داغ ننگ و طرد اجتماعی در قالب مولفه هراس اجتماعی، دغدغه آینده و مشکلات مالی در قالب مولفه امنیت اقتصاد، مشاوره و زیرساخت در قالب توسعه فنی، رواج خشونت و تبعیض در قالب بیعدالتی، مقولات توهم، آگاهی و بی تجربگی در قالب پیش فرضهای ذهنی، مقولات انحراف و جداسازی در قالب مولفه سبک های رفتاری مربیان، اعتماد به نفس، فرار اجتماعی و انگیزه در قالب مولفه حقارت اجتماعی و رسانه و قوانین در قالب مولفه ابزارهای اجتماعی بود. در نهایت نیز در کدگذاری گزینشی چهار بخش شامل خود، ورزش، اقتصاد و جامعه دربرگیرنده موانع مشارکت تراجنسیتی ها شناسایی شدند.نتیجهگیری: با توجه به شناسایی مولفههای متنوع به عنوان موانع مشارکت در چهار بخش خود، ورزش، ساختار و جامعه بنطر میرسد اولویت در اصلاحات رفتاری و فرهنگی از بخش اجتماع باشد که پیشنهاد میگردد بخشهای آموزش جامعه مانند رسانهها، آموزش پرورش و نیز دانشگاهها به این فرهنگ سازی و بهبود مشارکت کمک نمایند.