سلمان صدیق؛ مهر علی همتی نژاد؛ شهرام شفیعی؛ محمدحسن قلی زاده
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای تحلیل سیستم توسعه صنعت ورزش ایران بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه افراد صاحبنظر در زمینه مدیریت و توسعه صنعت ورزش بود (مدیران، اساتید، صاحبان کسب وکار و متخصصان بازار ورزش). نمونه آماری به تعداد قابل کفایت برای نرم افزار اسمارت پیالاس برآورد شد ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای تحلیل سیستم توسعه صنعت ورزش ایران بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه افراد صاحبنظر در زمینه مدیریت و توسعه صنعت ورزش بود (مدیران، اساتید، صاحبان کسب وکار و متخصصان بازار ورزش). نمونه آماری به تعداد قابل کفایت برای نرم افزار اسمارت پیالاس برآورد شد و با روش قضاوتی نمونهگیری گردید (234 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و مستخرج از فاز کیفی بود. روایی محتوایی ابزار توسط متخصصان (20 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و مدیران صنعت ورزش)، پایایی آن از روش آلفای کرونباخ (88/0) و روایی سازه آن از طریق مدلسازی (شاخصهای برازش) ارزیابی و تایید شد. یافتهها: براساس مدل متغیرهای تعیین کننده توسعه صنعت ورزش شامل پنج سطح محیط و اکوسیستم (محیط بین المللی و محیط ملی)، بازیگران و نقش ها (ارکان ورزش و نظام راهبری)، پشتیبانی و ساختار (منابع و فرایندها)، تعامل و مشارکت (سطوح مشارکت ورزش و حوزههای صنعت ورزش) و پیامد (کارکرد و پایداری) به ترتیب در توالی هم به سوی توسعه پایدار قرار دارند. نتایج نشان داد که همه ابعاد متغیرهای اصلی به صورت معنی داری تبیین کننده آنها هستند و همه روابط ترسیم شده بین این متغیرها معنیدار است.نتیجهگیری: براساس مدل، جریان توسعه صنعت ورزش برپایه حمایت محیط داخلی و خارجی، ایفای نقش ارکان ورزش، قابلیت مدیریت راهبردی، تامین منابع و کارآمدسازی فرایندها، رشد مشارکت در صنعت ورزش و توسعه حوزهها صورت میگیرد تا به توسعه پایدار ورزش منجر شود.
رحمان محمدی؛ شهاب بهرامی؛ حسین عیدی
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش طراحی مدل دامپینگ و استراتژی ضد دامپینگ در بازار ورزش ایران بود.روششناسی: روش آن از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارشناسان تولیدکننده ورزشی، واردکنندگان محصولات ورزشی، اساتید اقتصاد، مدیریت و بازاریابی ورزشی بودند که نمونه آماری (229 نفر) به صورت دردسترس ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش طراحی مدل دامپینگ و استراتژی ضد دامپینگ در بازار ورزش ایران بود.روششناسی: روش آن از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارشناسان تولیدکننده ورزشی، واردکنندگان محصولات ورزشی، اساتید اقتصاد، مدیریت و بازاریابی ورزشی بودند که نمونه آماری (229 نفر) به صورت دردسترس انتخاب شدند. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط صاحبنظران (13 نفر)، تائید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (979/0) و پایایی ترکیبی محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و برازش مدل از مدلسازی معادلات ساختاری و با نرمافزار PLS3 و SPSS24 استفاده شده است.یافتهها: نتایج نشان داد که استراتژی دامپینگ بر نتایج دامپینگ برای کسب و کار (786/0) و پیامدهای دامپینگ در بازار ورزش (545/0) اثر معنیداری دارد. استراتژی قیمتگذاری، تحولات بازار، صادرات و واردات در بازار، عرضه و تقاضا در بازار و رقابت در بازار نیز به ترتیب (415/0)، (355/0)، (225/0)، (198/0) و (768/0) دارای اثر معنیداری بر ظرفیت بازار برای دامپینگ بود. همچنین عامل شبکه اطلاعات بازار، ظرفیت بازار برای دامپینگ، فرهنگ خرید به ترتیب (158/0)، (564/0) و (699/0) اثر معنیداری بر تمایل به کاربرد دامپینگ داشتند. اثر متغیر تمایل به کاربرد دامپینگ نیز بر استراتژی دامپینگ معنیداری بود (716/0).نتیجهگیری: بنابراین بر پایه این مدل، میتوان به ارزیابی ابعاد قیمت شکنی در بازار کالاهای ورزشی پرداخت و همچنین اطلاعات علمی در زمینه اقدامات ضد دامپینگ را که باید سازمان برای جلوگیری از ایجاد قیمتشکنی در بازار کالاهای ورزشی از نظر توسعه مدیریتی انجام دهد، فراهم سازد.
مهران سرداری؛ هاشم کوزه چیان؛ محمد احسانی؛ مجتبی امیری
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش طراحی مفهومی برای تحلیل بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدی ورزش کشور بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (مدیران شرکت ها، اساتید دانشگاه و ...) و جامعه اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد، صفحات رسانه ای و ...) بود. نمونه گیری به ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش طراحی مفهومی برای تحلیل بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدی ورزش کشور بود.روششناسی: روش تحقیق از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (مدیران شرکت ها، اساتید دانشگاه و ...) و جامعه اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد، صفحات رسانه ای و ...) بود. نمونه گیری به تعداد قابل کفایت بر مبنای رسیدن به اشباع نظری به صورت قضاوتی انجام شد (21 نفر، 44 سند). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه های اکتشافی نظامند بود. روایی ابزار براساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تایید گردید. جهت تحلیل داده ها از روش کدگذاری چندمرحله ای با رویکرد تحلیل ماتریسی و سیستمی استفاده شد.یافتهها: چارچوب پژوهش حاصل از کدگذاری شامل سه سطح بود. کدگذاری مرحله اول براساس ماهیت ساختاری مولفه ها انجام گرفت و شامل جامعه، بازار، مدیریت، تجاری، مصرف و تعامل بود. کدگذاری مرحله دوم براساس نقش بود و شامل محیط، شرکت و مشتری تعیین گردید. کدگذاری سطح سوم نیز براساس ماهیت پارادایمی مولفه ها انجام گرفت و شامل مفروضات و ارزش ها، مسئولیت ها و هنجارها، چالش ها و مسائل، استراتژی ها و راهکارها و نتایج و پیامدهای بازاریابی اخلاقی بود. نتیجهگیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت ترویج بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدات ورزشی در سطوح، ابعاد و مراحلی مختلفی قابل انجام است. از این رو با بازنگری ارزش ها و هنجارها بهتر میتوان به اتخاذ استراتژی ها، رفع چالش ها و تشخیص ملاحظات پرداخت تا به پیامدهای مطلوب در هر سه حوزه مشتری، شرکت و محیط دست پیدا کرد.
ذبیح اله نقی لو؛ مهرعلی همتی نژاد؛ مهدی نادری نسب
چکیده
مقدمه: هدف از این پژوهش طراحی الگوی رقابتپذیری در صنعت خدمات ورزشی ایران بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارشناس سازمانهای خدمات ورزشی، مربیان و متخصصان، صاحبان کسب و کار فعال در خدمات ورزشی بودند که نمونه آماری به صورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این پژوهش طراحی الگوی رقابتپذیری در صنعت خدمات ورزشی ایران بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارشناس سازمانهای خدمات ورزشی، مربیان و متخصصان، صاحبان کسب و کار فعال در خدمات ورزشی بودند که نمونه آماری به صورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند (274 نفر). روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط صاحبنظران (14 نفر)، تائید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (97/0) و پایایی ترکیبی محاسبه شد. برای بررسی برازش مدل از مدلسازی معادلات ساختاری از نرمافزار پی.ال.اس استفاده شده است.یافتهها: نتایج نشان داد که اکوسیستم بازار دارای اثر مستقیم، مثبت و معنیداری بر مدیریت بازار (182/0)، ساخت بازار (725/0) و قابلیت بازار (216/0) میباشد. همچنین عامل ساخت بازار نیز اثر مستقیم، مثبت و معنیداری بر قابلیت بازار (660/0)، مدیریت بازار (664/0) و رقابتپذیری بازار (244/0) داشت. علاوه بر این عامل قابلیت بازار اثر مستقیم، مثبت و معنیداری بر رقابتپذیری بازار (366/0) دارد، اما اثر معنیداری بر مدیریت بازار (001/0) نداشت. در نهایت اثر متغیر مدیریت بازار نیز بر رقابتپذیری (173/0) مستقیم، مثبت و معنیداری بود.نتیجهگیری: براساس چارچوب طراحی و تبیین شده در این پژوهش میتوان گفت که رقابتپذیری در بازار خدمات ورزشی نیازمند توسعه یافتگی اکوسیستم کسب و کار، چابکی ساختار بازار و قابلیتهای کارکردی بازار میباشد اما در نهایت توسط مولفههای مدیریت بازار صورت میگیرد.