زهرا سهرابی؛ مهرداد محرم زاده؛ رسول نظری
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه شناسایی پیشرانها و عدم قطعیتهای بحرانی باشگاههای حرفهای ایران از طریق تحلیل ماتریس متقاطع بود.
روششناسی: روش پژوهش از نوع پارادایم تفسیری، جامعه آماری تمامی خبرگان حوزه ورزش حرفهای بودند، از افراد آکادمیک و تجربی به روش هدفمند با تکنیک نمونهگیری گلوله برفی در فرآیند پژوهش استفاده شد. تحلیل پژوهش، ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه شناسایی پیشرانها و عدم قطعیتهای بحرانی باشگاههای حرفهای ایران از طریق تحلیل ماتریس متقاطع بود.
روششناسی: روش پژوهش از نوع پارادایم تفسیری، جامعه آماری تمامی خبرگان حوزه ورزش حرفهای بودند، از افراد آکادمیک و تجربی به روش هدفمند با تکنیک نمونهگیری گلوله برفی در فرآیند پژوهش استفاده شد. تحلیل پژوهش، با تحلیل محتوای 20 مصاحبه عمیق، تعداد کد باز در 114 شاخص تجمیع و دستهبندی شد، شاخصها در قالب فهرستی از سؤالات بسته، بین 10 نفر از خبرگان با بهرهگیری از تکنیک دلفی به اشتراک گذاشته شد در و پس از سه دور مصاحبه دلفی و رسیدن به توافق گروهی، 20 عامل موثر بر باشگاهها شناسایی شد؛ سپس عوامل استخراج شده با تحلیل اثرات متقابل و استفاده از نرمافزار MicMac مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر شناسایی تعداد 20 عامل کلیدی و راهبردی بود. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی متغیرهای تأثیرگذار بر شکلدهی آینده باشگاههای حرفهای ایران میتوان فهمید وضعیت ناپایداری بسیار شدید سیستم است. با اینحال چند عامل در نزدیکی این منطقه نشان داده میشوند که حاکی از توان تأثیرگذاری کلان آنها بر کل سیستم است. رسانهها، زیرساختهای حقوقی و قانونی، دانش افزایی مدیران و منابع انسانی و ساختار و زیرساخت مناسب در دسته متغییرهای ورودی و تأثیرگذارها قرار میگیرند.
نتیجهگیری: پیشرانهای موثر بر باشگاههای حرفهای ورزش ایران شامل پیشرانهای فردی، مدیریتی، حقوقی و قانونی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، محیطی کالبدی و سیاسی و مهمترین عدم قطعیت شامل فنآوری و شرایط اقلیمی میباشد.
زهرا محمدی؛ سارا کشکر؛ حبیب هنری؛ غلامعلی کارگر
چکیده
هدف: روند سالمندی جمعیت در دنیا چالشهای زیادی را پیش روی کشورها قرار خواهد داد. یکی از این چالشها پدیده تبعیض سنی است. هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت تبعیض سنی علیه سالمندان در ورزش بود.روششناسی: پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و از نظر هدف بنیادی بود و با استفاده از روش گرندد تئوری مبتنی بر رویکرد نظاممند استراوس و کوربین (1997) انجام ...
بیشتر
هدف: روند سالمندی جمعیت در دنیا چالشهای زیادی را پیش روی کشورها قرار خواهد داد. یکی از این چالشها پدیده تبعیض سنی است. هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت تبعیض سنی علیه سالمندان در ورزش بود.روششناسی: پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و از نظر هدف بنیادی بود و با استفاده از روش گرندد تئوری مبتنی بر رویکرد نظاممند استراوس و کوربین (1997) انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل سالمندان منتخب دارای تجربه تبعیض، متخصصان حوزههای مدیریت ورزش و تربیت بدنی، جامعهشناسی فرهنگی، سالمندی، پیریشناسی و روانشناسی بودند و 20 نفر به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه (اشباع نظری) جمعآوری شد. اعتبار دادهها براساس معیارهای پیشنهادی لینکولن و گوبا تأیید شد.یافتهها: با تجزیه و تحلیل مصاحبهها در ابتدا گزارههای مفهومی و سپس کدهای باز و کدهای محوری در قالب ابعاد ششگانه یعنی عوامل علی (7عامل)، زمینهای (4عامل)، مداخلهگر(5عامل)، راهبردها (4عامل)، پیامدها (4پیامد) و مقوله محوری مدیریت تبعیض سنی ارائه شدند.نتیجهگیری: اجرای الگوی ضدتبعیض سنی میتواند بهبود شرایط و فرصتهای ورزشی سالمندان را به همراه داشته باشد. این الگو شامل رویکردهای سیاستی، تشویق و حمایت، آگاهیبخشی و فرهنگسازی سازمانی است. با سیاستگذاری مناسب، توسعه فضاهای ورزشی عاری از تبعیض میسر خواهد بود که به افزایش کیفیت زندگی سالمندان کمک میکند.
سعید خدابخشی پالندی؛ زین العابدین فلاح؛ طاهر بهلکه؛ محمدعلی نودهی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی کیفی مشارکت نهادهای مذهبی و فرهنگی در بهبود ارزشهای اخلاقی و اسلامی در ورزش کشور بود.روششناسی: روش پژوهش از نوع کیفی و براساس استراتژی نظریه داده بنیاد (رویکرد گلیزری) بود. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل اساتید و خبرگان حوزه مدیریت ورزش و همچنین اساتید رشتههای اخلاق، معارف و جامعهشناسی ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی کیفی مشارکت نهادهای مذهبی و فرهنگی در بهبود ارزشهای اخلاقی و اسلامی در ورزش کشور بود.روششناسی: روش پژوهش از نوع کیفی و براساس استراتژی نظریه داده بنیاد (رویکرد گلیزری) بود. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل اساتید و خبرگان حوزه مدیریت ورزش و همچنین اساتید رشتههای اخلاق، معارف و جامعهشناسی بودند که بهصورت هدفمند و از روش نمونهگیری قضاوتی (20 نفر) انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل: الف) مطالعه کتابخانهای و ب) مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل محتوا براساس خانواده کدگذاری 6 سی (6c) گلیزر استفاده شد.یافتهها: با توجه به یافتههای پژوهش، عوامل ششگانه ای شامل علل (ویژگیهای فردی، عوامل خانوادگی، تجربه، …)، عوامل همبسته (آگاهی بخشی درخصوص اهمیت و ورزش، دغدغه مندی نهادهای فرهنگی و …)، اقتضائات (شفافیت در قوانین و مقررات، پرهیز از جناحبندیهای سیاسی، توجه به شایسته سالاری و …)، شرایط میانجی (احترام به قوانین، نهادینهسازی ارزشها، …)، پیامدها (گسترش ورزش در سطح جامعه، بهبود ارزشهای معنوی در ورزش و …) و بستر محیطی (عوامل فرهنگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و …) حول مقوله محوری شناسایی شدند.نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، مسئولین و دستاندرکاران نهادهای مذهبی میتوانند با استفاده از ظرفیتهای خود و همچنین، با کمک سازمانهای ورزشی در توسعه ارزشهای اخلاقی و اسلامی در ورزش کشور نقش آفرین باشند.
زهرا تقی پور؛ رحیم رمضانی نژاد؛ حمیدرضا گوهررستمی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی مضامین کلیدی و ارائه چارچوب مفهومی ظرفیتسازی توسعه ورزش همگانی در ایران بود.روششناسی: روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد تماتیک بود. مشارکتکنندگان پژوهش شامل صاحبنظران علمی (اساتید و پژوهشگران دانشگاهی) و صاحبنظران اجرایی (مدیران و کارشناسان سازمانها) موضوع پژوهش بودند. تعداد نمونه بر ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی مضامین کلیدی و ارائه چارچوب مفهومی ظرفیتسازی توسعه ورزش همگانی در ایران بود.روششناسی: روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد تماتیک بود. مشارکتکنندگان پژوهش شامل صاحبنظران علمی (اساتید و پژوهشگران دانشگاهی) و صاحبنظران اجرایی (مدیران و کارشناسان سازمانها) موضوع پژوهش بودند. تعداد نمونه بر حسب رسیدن به اشباع نظری 15 نفر و به روش نظری (قضاوتی) انتخاب شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه اکتشافی (نیمه هدایت شده) به همراه مطالعه کتابخانهای و اسنادی بود. روایی ابزار و نتایج پژوهش براساس مطلوب بودن شایستگی علمی و اجرایی مصاحبهشوندگان، تایید روایی محتوای چارچوب مصاحبه توسط پژوهشگران خبره و میزان توافق بین دو مصحح کدگذاری ارزیابی و تایید شد. جهت تحلیل یافتهها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحلهای استفاده شد.یافتهها: چارچوب مستخرج از یافتههای کیفی شامل 4 تم اصلی، 9 تم فرعی، 30 مضامین کلیدی و 88 مفهوم محوری بود. چهار تم مفهومی به توالی اثرگذاری-اثرپذیری کلی مضامین زیرمجموعه آنها در مدل شامل بستر محیطی ظرفیتسازی (پیشرانها و بازدارندهها)، قابلیت سیستم فرابخشی ظرفیتسازی (راهبردها، فرایند و سطوح)، ظرفیتسازی محورهای توسعه (محورهای منابع و سازوکارها) و کارکردهای ظرفیتسازی ورزش همگانی (توسعه ظرفیتها و ظرفیتهای توسعه پایدار) میباشد.نتیجهگیری: ظرفیتسازی توسعه ورزش همگانی به استفاده از ظرفیتهای پایدار کشور وابسته است و قابلیتهای محیطی و محدودیتهای ادارک شده بر یکپارچهسازی سیستم راهبردی و چندسطحی مدیریت ورزش همگانی اثرگذار است. از این رو، به مدیران حوزه ورزش همگانی پیشنهاد میشود برای برنامهریزی و تحقق ظرفیتسازی این حوزه از چارچوب و مولفههای این پژوهش به عنوان راهنمای توسعه ورزش همگانی استفاده نمایند.
محمدرسول خدادادی؛ ساناز عبیری
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی ترویج ورزش صبحگاهی در جامعه زنان بود.
روششناسی: روش پژوهش حاضر، کاربردی از نوع پژوهشهای کیفی با روش تحلیل داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید مدیریت ورزشی، مدیران و کارشناسان خبره اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجانشرقی، خبرگان حوزه ورزش بانوان بودند و نمونه آماری از بین ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی ترویج ورزش صبحگاهی در جامعه زنان بود.
روششناسی: روش پژوهش حاضر، کاربردی از نوع پژوهشهای کیفی با روش تحلیل داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید مدیریت ورزشی، مدیران و کارشناسان خبره اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجانشرقی، خبرگان حوزه ورزش بانوان بودند و نمونه آماری از بین اعضای جامعه با بهرهگیری از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از متخصصان پژوهش که تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. روایی پژوهش توسط متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پژوهش با استفاده از روش توافق درون موضوعی 83 درصد به دست آمد.
یافتهها: تحلیل محتوای مصاحبههای پژوهش نشان داد، 5 مقوله اصلی و 13 مفهوم در بخش موانع و چالشهای مشارکت بانوان در ورزش صبحگاهی شناسایی شد. در این بخش مفهوم سطح فرهنگی خانواده با ضریب اهمیت 29 بیشترین فراوانی را در بین سایر مفاهیم دارد. همچنین در بخش عوامل موثر بر مشارکت، 8 مقوله اصلی و 12 مفهوم کشف و شناسایی شد که در این میان مفهوم ادراک و خودآگاهی بانوان با ضریب اهمیت 21 بیشترین ضریب را در میان سایر مفاهیم برخوردار بود.
نتیجهگیری: برای افزایش مشارکت بانوان در ورزش صبحگاهی، باید اقدامات جامعی در سطوح فردی و اجتماعی انجام گیرد تا با ایجاد حس امنیت و همبستگی اجتماعی، به جذب بیشتر بانوان کمک کرد.
مهدی محبی نژاد؛ غلامرضا شعبانی بهار؛ سمیرا علی آبادی؛ مظفر یکتایار
چکیده
هدف: هدف پژوهش، تعیین تأثیر شایستگیهای محوری بر نوآوری سازمانهای ورزشی با بررسی نقش میانجی سرمایه فکری بود.
روششناسی: این پژوهش از نظر موضوع در حیطه مطالعات همبستگی و از نظر ماهیت، در حیطه پژوهشهای توصیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان، فدراسیونهای ورزشی و کمیته ملی المپیک بود (1200=N). ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش، تعیین تأثیر شایستگیهای محوری بر نوآوری سازمانهای ورزشی با بررسی نقش میانجی سرمایه فکری بود.
روششناسی: این پژوهش از نظر موضوع در حیطه مطالعات همبستگی و از نظر ماهیت، در حیطه پژوهشهای توصیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان، فدراسیونهای ورزشی و کمیته ملی المپیک بود (1200=N). با استفاده از جدول کرجسی مورگان، حجم نمونه 291 نفر تعیین شد که به روش تصادفی ساده نمونهگیری انجام گرفت. از چهار پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، شایستگیهای محوری قاسمی و همکاران (2013)، سرمایه فکری بونتیس و همکاران (2000) و نوآوری سازمانی جیمنز و همکاران (2008) استفاده شد و روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از نظرات 7 تن از اساتید مدیریت ورزشی تایید گردید. پایایی پرسشنامه نیز با اجرای آزمایشی روی 30 نفر از اعضای جامعه پژوهش و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تائید و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 26 و مدل معادلات ساختاری در نرمافزار Amos نسخه 24 استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین شایستگیهای محوری و نوآوری، شایستگیهای محوری و سرمایه فکری و بین سرمایه فکری و نوآوری در سازمانهای ورزشی کشور ارتباط معنیداری وجود دارد (0/001=Sig). همچنین شایستگیهای محوری بر نوآوری (0/001=Sig؛ 10/561=t) با ضریب مسیر (0/782=β)، سرمایه فکری بر نوآوری (0/001=Sig؛ 6/040=t) با ضریب مسیر (0/443=β) و شایستگیهای محوری بر سرمایه فکری (0/001= Sig؛ 8/573=t) با ضریب مسیر (0/572=β) در سازمانهای ورزشی اثر مثبت و معنیداری داشتند.
نتیجهگیری: مدیران سازمانهای ورزشی کشور به منظور ارتقای میزان نوآوری سازمان تحت امرشان، در استخدام کارکنان بر متغیرهای شایستگیهای محوری و ابعاد آن و نیز قابلیتهای نوآوری آنان تأکید ویژهای داشته باشند. همچنین، با ارتقای شایستگیهای کارکنان کنونی سازمانشان از طریق آموزشهای تخصصی، چرخش شغلی و ...، میزان نوآوری آنان را نیز ارتقاء بخشند.
بینش بزرگپور؛ مهرعلی همتی نژاد
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه مدلی برای تحلیل جامعه یادگیرنده حرفهای در مربیان ورزش کشور بود.
روششناسی: روش پژوهش از نظر نوع توصیفی- همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل صاحبنظران علمی و اجرایی (اساتید مدیریت ورزشی، مدیران ورزشی، مربیان خبره) در زمینه موضوع پژوهش بود. نمونه آماری ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه مدلی برای تحلیل جامعه یادگیرنده حرفهای در مربیان ورزش کشور بود.
روششناسی: روش پژوهش از نظر نوع توصیفی- همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل صاحبنظران علمی و اجرایی (اساتید مدیریت ورزشی، مدیران ورزشی، مربیان خبره) در زمینه موضوع پژوهش بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت برای مدلسازی در نرمافزار Smart PLS برآورد شد (106 نفر). روش نمونهگیری از نوع هدفمند (قضاوتی) بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه مربوط به مولفههای مدل تایید شده در بخش کیفی بود. روایی ابزار از نظر محتوایی (تایید 8 متخصص)، پایایی (شاخص پایایی ترکیبی) و سازه (075/0SRMR =) تایید شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که چالشها (287/0)، قابلیتها (269/0)، پیشرانها (267/0)، شبکه سازمانی (254/0) و قابلیتهای مربیان (065/0) به ترتیب اثر معنیداری بر ظرفیت شکلگیری جامعه یادگیرنده حرفهای مربیان داشتند. همچنین ظرفیت شکلگیری (424/0)، بستر ICT (350/0) و کارآمدی مدیریتی (189/0) دارای اثر معنیداری بر توسعه این جامعه یادگیرنده بود. در نهایت توسعه جامعه یادگیرنده با ضریب 882/0 اثر معنیداری بر پیامدهای آن داشت.
نتیجهگیری: شکلگیری، توسعه و پایداری جامعه یادگیرنده حرفهای برای مربیان ورزش کشور نیازمند همسوسازی با پبشرانها، تعدیل چالشها، شبکهسازی بین سازمانی، حرفهایسازی مربیگری و کارآمدسازی مدیریت سرمایه انسانی در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات است. این چارچوب و اطلاعات میتواند راهنمای مدیران و محققان در اقدامات و مطالعات آتی مدیریت جامعه مربیان ورزشی کشور قرار بگیرد.
ندا سلامت؛ سید محمد حسین رضوی؛ معصومه کلاته سیفری؛ سعید تابش
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگوی توسعه بازاریابی در ورزش بانوان ایران انجام شد.
روششناسی: روش پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد داده بنیاد و تکنیک اشتراوس و کوربین بود. جامعه این پژوهش اساتید هیأت علمی دانشگاهها و خبرگان شاغل در سازمانهای ورزشی بودند. روش نمونهگیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بود (21 نفر). ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگوی توسعه بازاریابی در ورزش بانوان ایران انجام شد.
روششناسی: روش پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد داده بنیاد و تکنیک اشتراوس و کوربین بود. جامعه این پژوهش اساتید هیأت علمی دانشگاهها و خبرگان شاغل در سازمانهای ورزشی بودند. روش نمونهگیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بود (21 نفر). دادههای حاصل از مصاحبهها به صورت سه مرحلهای کدگذاری شدند. در نهایت با انتخاب مقوله اصلی و ارتباط آن با سایر مقولهها در محورهای شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها، مدل پژوهش ارائه شد.
یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، عوامل علی شامل اهمیت فرهنگی و اهمیت اقتصادی؛ عوامل زمینهای شامل پشتیبانی و اجرایی؛ عوامل مداخلهگر شامل محدودیتهای اطلاعاتی و محدودیتهای زیرساختی و راهبردها شامل توسعه منابع، یاددهی و فرهنگسازی و توسعه اقتصادی یودند. هم چنین، توسعه بازاریابی، توسعه مالی و توسعه اجتماعی به عنوان پیامدهای توسعه بازاریابی ورزش بانوان ایران شناخته شدند.
نتیجهگیری: ورزش بانوان در حوزه بازاریابی دارای ظرفیت و قابلیتهای بالایی است اما همچنان نیازمند اقدامات جدی در راستای زدودن محدودیتها و موانع ورزش بانوان از سوی مدیران و سیاستگذاران درکشور میباشد. با سرمایهگذاری در بخش ورزش بانوان کشور میتوان، از پیامدهای حاصل از توسعه ورزش و توسعه بازاریابی ورزش بانوان بهرهمند شد که این مهم نیازمند بکارگیری راهبردهای مناسب توسعه بازاریابی ورزش بانوان میباشد.