چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی برای تحلیل و مدیریت توسعه ورزش کارگری در ایران بود.
روششناسی: روش تحقیق از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد اکتشافی و سیستماتیک انتخاب شد. جامعه آماری شامل دو بخش منابع انسانی (مدیران، اساتید، مربیان، و ...) و منابع اطلاعاتی (کتابها، مقالات، اسناد، رسانهها، و ...) بود. نمونه گیری به تعداد قابل کفایت بر مبنای رسیدن به اشباع نظری به صورت قضاوتی انجام شد (18 نفر و 53 نسخه). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانهای و مصاحبههای اکتشافی چارچوبدار بود. روایی ابزار براساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه آماری، نظر خبرگان و ضریب توافق بین مصححان کدگذار ارزیابی و تایید گردید. جهت تحلیل دادهها از روش کدگذاری چندمرحله-ای و رویکرد تحلیل سیستمی استفاده شد.
یافتهها: مدل مفهومی شامل شش سطح متوالی بود: سطح زمینه (حامیان اجتماعی و ظرفیتهای محیطی)، سطح ساختار (نهادهای متولی، قابلیت راهبردی اجرایی و تقسیم کار میان بخشی و فرابخشی)، سطح قابلیت (نوآوری و تنوعبخشی ، سیستم دانش و فناوری، تأمین و مدیریت منابع انسانی، تأمین و مدیریت منابع فیزیکی و تأمین و مدیریت منابع مالی در ورزش کارگری)، سطح فرایند (رویدادهای ورزشی، نیازسنجی ورزشی، فرهنگسازی ورزش، آموزش همگانی ورزش و خدمات ورزشی به کارگران)، سطح عملکرد (قابلیت ورزشی، دستاورد ورزشی و مشارکت ورزشی کارگران) و سطح پیامد (توسعه پایدار ورزش کارگری).
نتیجهگیری: براین اساس میتوان گفت که توسعه ورزش کارگری در بستر عوامل زمینهای، از طریق کارآمدسازی ساختاری، ارتقا و بکارگیری قابلیتها، یکپارچهسازی فرایندها و اثربخشسازی عملکرد منجر به توسعه پایدار میشود.